پایگاه مجازی دانشجویان افغانستانی

لبهای ترک خورده ی من

دگر ردپای هیچ خنده ای نیست

انگار

متروکه کویری است

بی آب و علف

ای رهگذر

که نقشت چون سرابی پیداست

با خود آیا

خنده ای را سوی من می آری؟




ارسال توسط سیدمحمدحسینی
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 18 صفحه بعد